براستي حال که هفت سين آرزوهايم را چيده ام
و آئينه را در برابر اين همه اميد گذاشته ام
آيا بهار به دلم راه مي يابد ؟! ...
در کناري به نظاره مي نشينم
ناگهان احساسي در من بيدار شد ...
نوري از پنجره به آئينه تابيد
و سفره هفت سين را غرق در نور کرد
نور اين آرزوهاي سپيد ، قلبم را مالامال از عشق نمود
و شوقي زيبا براي پرواز ، در دلم جوانه زد
آري !
حال بهار را با تمام وجود حس مي کنم
و خواهم گفت : دلم بهاري شد ...
مي خواهم اين بهار دل را به همگان تقديم کنم
و آرزو مي کنم که هفت سين آرزوهايتان
را در برابر صداقت آئينه وجودتان پهن کنيد
و مي گويم :
بيائيد دلتان را بهاري کنيد و بهار را براي همگان بخواهيد .