• وبلاگ : مي خوام از ماه بگم
  • يادداشت : فاصله
  • نظرات : 1 خصوصي ، 18 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + تبسم 
    گفته بودي كه چرا محو تماشاي مني ؟؟؟؟ گفتم: بدون چشم تو هميشه ويرانم ، آبي‌تر از نگاه تو پيدا نمي‌شود ، دريا بدون چشم تو معنا نمي‌شود ، گفتي: اما… افسوس كه بين ما فاصله اي است. فاصله اي كه عشق من و تو را زير سوال مي برد. عاشقت هستم اما فاصله بين من و تو اين رنگ عشق را كم رنگ كرده و اسير خودش كرده است. گفتم : ولي من همان آسمانم كه عاشق تو هستم اي دريا.من همان آسماني هستم كه گاه ابري هستم گاه آفتابي ، گاه به رنگ چشمهايت آبي هستم وگاه مهتابي.... وقتي به عمق دره چشمهاي تو نگاهي مياندازم و با خود فكر ميكنم آيا ميتوان تا انتهاي اين دره آبي سفر كرد و بازگشت؟ ! احتياج به طنابي ،و يا ريسماني دارم كه از استحكامش مطمئن شوم ،طنابي كه مدتهاي مديد مرا تحمل كند، ساييده نشود ، پاره نشود و در ضمن تا انتهاي فرود مرا همراهي كند ، بعبارتي بلنداي آن هم كافي باشد . گفتي: اما راه دشواري است ... ، سفر پر از حادثه اي در پيش داري .... گفتم : درياب مرا كه لمس عشق برايم روياي پر دردي گشته است و بوي ناآشنايي را در سرم مي اندازد كه براي در بر كشيدنش بايد به هزاران آسمان هم آغوشي ديگر دهم . اي همسفر عشق در اين سفر پر حادثه دستت را از من جدا نكن.....