توي رخت باغبوني تو چرا نامهربوني
واسه دل خوشي گلها تو از انتظار ميخوني
انتظار و چشم براهي عادت چشماي خسته
دلخوشي هاي خيالي بغض گلهاي شکسته
کاش همه گلا بدونن تو فقط مترسک هستي
جاي دل، کاه تو سينت کورو کر بي پا و دستي