ey forogh e dideh ye zahra biya
ey savar e yekeh o tanha biya
baz gard o jan e mara zin mahn azad kon
ey ke manzel mikoni dar dasht o dar sahra biya
salam
sher khili zibayi hast, por az mani o por az safaye dele.
omid varam delet mesleh in sher hamishe ba safa bashe.
موفق باشي
عيدي شما
انتظار واژه ي غريبي است ... واژه اي که روزها يا شايدم ماههاستکه با آن خو گرفته ام. که چه سخت است انتظار ..هرصبح طلوعي ديگراست برانتظارهاي فرداهاي من! خواهم ماند تنها در انتظار توچرا نوشتم در برگ تنهاييم براي تو، نميدانم؟ شايد روزي بخوانند بر تو، عشق مرامي دانم روزي خواهي آمد، مي دانمگريان نمي مانم، خندانم!براي ورودت اي عشقوقتي که به يادت مي افتم، به ياد خاطراتت...نامه هايت را مرور مي کنم، يک بار...نه...بلکه صد باروجودم را سراسر عشق فرا مي گيرد
دل ميرود زدستم صاحب دلان خدا را دردا که راز پنهان خواهد شد آشکاراکشتي شکستگانيم اي باد شرطه برخيزباشد که باز بينيم ديدار آشنا راده روزه مهر گردون افسانه است و افسوننيکي به جاي ياران فرصت شمارياراآسايش دو گيتي تفسير اين دو حرف استبا دوستان مروت با دشمنان مداراهنگام تنگدستي در عيش کوش و مستيکاين کيمياي هستي قارون کند گدا راسرکش مشو چون شمع از غيرتت بسوزددلبر که در کف او موم است سنگ خاراآيينه سکندر جام مي است بنگرتا بر تو عرضه دارد احوال ملک داراحافظ به خود نپوشيد اين خرقه مي آلوداي شيخ پاکدامن معذور دارما را