• وبلاگ : مي خوام از ماه بگم
  • يادداشت : شبستان خيال
  • نظرات : 2 خصوصي ، 11 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    گر چه با يادش، همه شب، تا سحر گاهان نيلي فام،
    بيدارم؛
    گاهگاهي نيز،
    وقتي چشم بر هم مي گذارم،
    خواب هاي روشني دارم،
    عين هشياري !
    آنچنان روشن كه من در خواب،
    دم به دم با خويش مي گويم كه :
    بيداري ست ، بيداري ست، بيداري !
    ***
    اينك، اما در سحر گاهي، چنين از روشني سرشار،
    پيش چشم اين همه بيدار،
    آيا خواب مي بينم ؟
    اين منم، همراه او ؟
    بازو به بازو،
    مست مست از عشق، از اميد ؟
    روي راهي تار و پودش نور،
    از اين سوي دريا، رفته تا دروازه خورشيد ؟
    ***
    اي زمان، اي آسمان، اي كوه، اي دريا !
    خواب يا بيدار،
    جاوداني باد اين رؤياي رنگينم !
    ***