سلام..اميدوارم موفق باشيد و عزاداريتان مقبول درگاه الهي
يا ابا صالح المهدي(عج)ادركني
تسليت
سلام
خوب هستيد حاج خانم؟
اتفاقي وبلاگتان را ديدم خوب است
قلم با استعدادي داريد كه پر از پتانسيل است
يا علي مدد
شاعر كه شدم نردباني بلند بر مي دارم پاي پنجره ي پرسه هاي پسين پروانه مي گذارم و به سكوت سلام آن روزها سرك مي كشم شاعر كه شدم مي آيم كنار كوچه ي كبوترها تاريخ يادگاري ديوار را پررنگ مي كنم و مي روم شاعر كه شدم مشق شبانه ي تمام كودكان جهان را مي نويسم ديگر چه فرق مي كند كه معلمان چوب به دست به يكنواختي خطوط مشق هاي شبانه شك ببرند يا نبرند ؟ شاعر كه شدم سيم هاي سه تارم را به سبزه هاي سبز سبزده گره مي زنم و آرزو مي كنم آهنگ پاك صداي تو را بشنوم شايد كه شاعري تنها راه رسيدن به ديار رؤيا و كوچه هاي خيس كودكي باش
يغما گلرويي
سلام.
جالب بود.
به نظر من معرفت و انسانيت بيرنگه. خالي از هر رنگ.
نمي دونم. شايدم اينطور نباشه...
سلام و عرض ادب
جالب بود . اينهمه رنگ داشتيم براي چهره و چشم و دل و صداقت ........... ؟؟؟؟؟ هيچ نميدانستم
@*@*@*@*@*@*@*@*@*@
راستي چه كسي ميداند
چهره گرفته از اندوه چه رنگي است ؟
چشم هاي نمناك از غم چه ؟
دلهاي شكسته چطور ؟
و دروغ پيچيده در جامعه صداقت ،
چه رنگي دارد ؟؟؟؟
بايد فكر كرد ،
بايد رنگ اينها را هم شناخت ،
بايد به كلاس شناخت رنگها رفت ،
بايد علم رنگهارا آموخت،
ميدانيد چرا ؟؟؟؟؟
دنياي رنگارنگي است ،
و نه تنها رنگارنگ ،
كه پر از نيرنگ !
بي علم رنگ،
ماندن در اين دنيا
مساوي با تباهي ست
زماني معرفت ،
عشق ،
انسانيت ،
به رنگ آب بودند
راستي آب چه رنگي است ؟؟؟؟؟؟
اينك اما ،
معرفت كو ؟
عشق كدام است ؟
انسانيت كجاست ؟؟
از گذشته هاي پاك چراغي بايد
تا كه جستجو كنيم از زلال آب
از بلور احساس
كه بيابيم شايد
در اين لوح هفتاد رنگ
رنگ بي رنگ معرفت را !
عشق را !
انسانيت را !
............
بگذريم
اي خوشا يكرنگي ،
اي خوشا بي رنگي
خدا اراده کرده بود که عشق نقاشي کنه - مي خواست به زخم عاشقا بازم نمک پاشي کنه - براي بوم نقش خود کربلا رو آفريد - با قلموي قدرتش يه نقش دلربا کشيد - اول نقاشي زدش نقشي به رنگ شور و شين - اول از همه کشيد رو نيزه ها سر حسين (ع) - براي نماد دلبري صورت اکبر رو کشيد - نشون اوج بي کسي گلوي اصغر رو کشيد - زد قلمو رو توي خون يه گوش پاره رو کشيد - تو(ي) دست قاتل حسين (ع) يه گوشواره رو کشيد - نقشي زدش به بوم خود ز اوج غربت نبي - به رنگ تيره ي غروب رنگ کبود زينبي - با چشماي ربابه گفت معني اشک و گريه رو - صفحه ي آخرم کشيد قد خم رقيه رو - خدا تو(ي) بوم نقاشي عطر گل ياس رو کشيد - براي امضا زدنش صورت عباس رو کشيد / سلام ... بي رنگي بهترين نماد واس صداقت و راستي هست !
سلام/ خوبين؟/ دلم نميخواد حرف شما رو به خودتون برگردونم ولي تنوع مطالبي كه استفاده ميكنين باعث ميشه هميشه بازديد از اينجا جالب باشه و جذاب./از اينكه به من سر ميزنين ممنونم/ خيلي زياد........../ هر بار ميايين فقط شرمندگي براي من باقي ميمونه/ بازم ممنون
به نظرم معرفت و عشق و انسانيت رو فقط با رنگ سفيد ميشه توصيف كرد.
سلام... هر سه تاش با رنگ سفيد... از بازديدتون بي نهايت متشكر و سپاسگذارم... خيلي خوشحالم كردين... در پناه امير دلها باشيد...
گر نكوبي شيشه ي غم را به سنگ
دوست دارم خانه اي داشته باشم بر دوست
يك سبد بوي گل سرخ به من هديه كند
شرط وارد گشتن، شستشوي دلهاست
شرط آن داشتن يك دل بي رنگ و رياست
بر درش برگ گلي مي كوبم
روي آن با قلم سبز بهار
مي نويسم اي يار،
خانه ي دوستي ما اينجاست.