غنچه از خواب پريد
و گلي تازه به دنيا آمد .
خار خنديد و به گل گفت : «سلام»
و جوابي نشنيد
خار رنجيد ولي هيچ نگفت .
ساعتي چند گذشت
گل چه زيبا شده بود
دست ِ بي رحمي ، آمد نزديک
گل سراسيمه ز وحشت افسرد