سلام . نمي دونم اين وبلاگ هنوز مال خودته يا نه . اين هشت تا بازديد کار خودته يا نه . اما امشب بايد با يکي حرف مي زدم .پنج ماهه که نيومدم نت . پنج ماهي که مثل يک کابوس بود . امروز صبح وقتي وکيلم زنگ زدو گفت راي طلاق را گرفته ، حتي نتونستم فکر کنم که بايد بخندم يا گريه کنم . خوشحال بشم يا غمگين .
اما بايد به يکي ميگفتم . مي گفتم که هيچ کس ويرانيم را حس نکرد ...