مداومت بر قرائت زيارت عاشورا

صفوان مي گويد امام صادق عليه السلام به من فرمود:مواظب باش بر اين زيارت(عاشورا) پس بدرستيكه من ضامن قبولي زيارت كسي هستم كه از دور و نزديك اين زيارت را بخواند و سعي او مشكور باشد و سلام او به آن حضرت برسد و محجوب نماند و حاجت او ازطرف

خدابرآورده و به هرچه كه خواهد برسد و خدا او را نوميد برنگرداند.

اي صفوان اين زيارت را به اين ضمان يافتم از پدرم و از پدرش ...و او از اميرالمومنين و او از رسول خدا و او از جبرئيل و او از خداي تعالي كه خداوند عزوجل به ذات مقدس خود قسم فرموده كه هر كس حسين عليه السلام را به اين زيارت از دور و نزديك كند،زيارت او را قبول مي كنم و خواهش او را مي پذيرم ،به هر قدر كه باشد و خواسته او را بر مي آورم پس ،از حضور من نوميد برنمي گردد و او را با چشم روشن و حاجت برآورده شده و فوز جنت و آزادي از دوزخ بر مي گردانم و شفاعت او را در حق هركس كه شفاعت كند مي پذيرم.(جز در مورد دشمن ما اهل بيت)

تو
آنان را به سلام مي خواندي......به آيينه ي پيشانيت سنگ مي زدند.
برايشان طراوت بهاران مي خواستي....به پاييز چشمهاي تو دل خوش

مي داشتند.
گنجشكهاي كوچك بي تابت را به ترانه ي خون و تير ميهمان كردند
ميزباناني كه رسم ضيافت از ياد برده بودند.
و عباس – مهربان بود و تشنه...مانند تو –
كه دستهاي آسمانيش را به خاكستان نفرت خواباندند.
زينب – نجابت دختر رسول آبي دريا –
در تعفن گندابهاي مسلماني !! اين قوم
آوارگي را ...برگزيد.
زمين براي تو كوچك بود
و آسمان
پرواز عاشقانه ي تو و يارانت را
كوچكتر.
اينك در روزگاران دريغ مهرباني و بهار
دريغ آفتاب و آيينه
چهارده قرن در سوگ تو و همسفرانت سياه پوشيده ايم
و غمگنانه نجوا مي كنيم :

السلام عليك يا اباعبد الله الحسين

راستي من با اجازه تون اين متن را يادداشت كردم ،‏ امروز سركلاس بخونم .

مي دونم كه بچه ها خيلي دوستش خواهند داشت،‏ با لطافت خاصي اون ها را با وقايع كربلا آشنا مي كنه .

هميشه دست خدا همراهتان .

راه حسين راهتان .

حسين يارتان .

سلام

و عزاداري هاتون مقبول درگاه حق.

اين قدر اين شعرتون قشنگه و دلنشين ، كه آدم وقتي مي خونه

جز اينكه تو دلش بگه واي چقدر قشنگه و بعدش در سكوت به فكر فرو بره ،‏ كار ديگه اي از دستش برنمي ياد.

خيلي ممنون كه با نوشته هاي زيبا و ساده و گوياتون ،‏ در اين روزاي عاشورايي باعث مي شويد كه دوستان حال و هوايي پيدا كنند .